گرد تنهایی را ز پندهایش دوباره پاک کنیم
یادتان هست جدا شد یکی چشمه از کوهسار
بره گشت ناگه به سنگی دچار
چشمه کوشیدن و کاویدن آغاز کرد
آهنگ امیدواری را برای ما او اول بار ساز کرد
شعر روبه و زاغ هم که یادش بخیر
زاغ بیچاره چه بی موقع قارقار را آغاز کرد
یادمان باشد روبه شاید هنوز هم در کمین ما هست
داستان فداکاری ریزعلی یادش بخیر
فانوس ریزعلی نمی دانم هنوز هم روشن است
از چوپان دروغگویمان جه خبر
شاید او امروز از دست ما حیرانتر است
یاد آن لاک پشت و فداکاری اردکها بخیر
رهپویان وصال...برچسب : نویسنده : امید نبی زاده rahpouyan-vesal بازدید : 144